کجخلقی، افسردهخویی یا دیستایمیا (به انگلیسی Dysthymia ): نوعی اختلال خلقی مزمن است و در رده افسردگی قرار میگیرد. این نوع افسردگی مزمن، شدت کمتری نسبت به اختلال افسردگی اساسی دارد.
دیس تایمی – که به نام اختلال افسردگی مداوم، شناخته میشود – یک اختلال خُلقی است که از همان مشکلات فیزیکی و شناختی افسردگی، تشکیل شده است؛ ولی با علائم طولانیتر. این عنوان توسط رابرت اسپیتزر بهعنوان جایگزین اصطلاح “شخصیت افسرده” در اواخر دهه 1970 ابداع شد. در کتابچه راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی (DSM-V)
دیس تایمی حالت جدی از افسردگی مزمن است که برای حداقل دو سال، دوام دارد (برای کودکان و نوجوانان یک سال).
حاد بودن دیس تایمی از اختلال افسردگی اساسی، کمتر است. از آنجایی که دیس تایمی، یک اختلال مزمن است، مبتلایان ممکن است علائم را سالها قبل از اینکه تشخیص را دریابند، تجربه کرده باشند البته اگر بتوانند اصلاً تشخیصی دریافت کنند. مبتلایان ممکن است معتقد باشند که افسردگی، بخشی از شخصیتشان است؛ بنابراین ممکن است که حتّی در مورد علائمشان با پزشکان، اعضای خانواده یا دوستان، بحث نکنند. در DSM-5 دیس تایمی جایگزین اختلال افسردگی پایدار شده است. این وضعیت جدید، شامل هر دو اختلال افسردگی عمده مزمن و اختلال دیس تایمیِ قبلی است. دلیل برای این تغییر، این است که مدرکی برای تفاوت معنادار بین این دو وضعیت یافت نشده است.
علائم و نشانه ها اختلال شخصیت افسرده خویی
خصوصیات دیستایمی شامل دوره ی طولانی از خلق و خوی افسرده است همراه با حداقل دو علامت دیگر که ممکن است شامل این ها باشد: بیخوابی یا پرخوابی، خستگی یا کاهش انرژی، تغییر خوردن (کمتر یا بیشتر)، عزت نفس پایین، یا احساس ناامیدی. تمرکز ضعیف یا تصمیم گیری سخت به عنوان علائم احتمالی دیگر درمان میشوند. درجه خفیف دیس تایمی ممکن است منجر شود به عقب نشینی افراد از استرس و اجتناب از فرصت ها برای شکست.
در موارد شدید تر دیس تایمی، مردم ممکن است حتّی از فعالیت های روزانه عقب نشینی کنند. آن ها معمولاً در فعالیت های معمول سرگرمی ها لذّت کمی پیدا میکنند. تشخیص دیس تایمی به دلیل نامحسوس بودن علائم میتواند مشکل باشد و بیماران اغلب میتوانند آن ها را در موقعیت های اجتماعی پنهان کنند و تشخیص علائم را برای دیگران دشوار میکند. علاوه بر این دیس تایمی اغلب همراه با دیگر اختلالات روانی اتفاق میافتد، که باعث پیچیدگی تعیین حضور دیس تایمی میشود، خصوصاً به این دلیل که علائم اختلالات باهم هم پوشانی دارند. در افراد دیس تایمی وقوع بالایی از بیماری های همراه وجود دارد. رفتار خودکشی همچنین یک مشکل خاص در افراد داری دیس تایمی میباشد. جستجو برای نشانه های افسردگی اساسی، اختلال پانیک، اختلال اضطراب فراگیر، سوء مصرف موارد و الکل و اختلال شخصیت بسیار مهم است.
علّت اختلال شخصیت افسرده خویی
هیچ علت زیستی شناخته شده ای وجود ندارد که همیشه در همه ی موارد دیس تایمی وجود داشته باشد، که این نشان دهنده ی علل مختلف این اختلال است. اگرچه برخی نشانه ها از استعداد ژنتیکی به دیس تایمی وجود دارد. فاکتورهای دیگر که با دیس تایمی ارتباط دارند شامل استرس، انزوای اجتماعی، و کمبود حمایت اجتماعی و موارد ذیل میباشد.
تفاوتهای بیولوژیکی: این افراد ممکن است دارای تفاوتهای بیولوژیکی در مغزشان باشند.
انتقال دهنده ها: انتقال دهنده های عصبی به طور طبیعی مواد شیمیایی در مغز هستند که احتمالا در افسردگی نقش اساسی ایفا می کنند. تحقیقات اخیر نشان داده که تغییر در عملکرد و تأثیر این انتقال دهنده های عصبی و نحوه تعامل آنها با مدارهای عصبی که در حفظ ثبات خلق و خو نقش دارند ، ممکن است نقش مهمی در افسردگی و درمان آن داشته باشد.
نقش وراثت: به نظر می رسد اختلال افسردگی مداوم در افرادی که خویشاوندان خونی آنها به این بیماری مبتلا هستند، بیشتر مشهود است. محققان در تلاشند ژن هایی را کشف کنند که ممکن است در ایجاد افسردگی نقش داشته باشند.
وقایع و رویدادهای زندگی: همانند اختلال افسردگی اساسی ، رویدادهای آسیب زا مانند از دست دادن یکی از عزیزان ، مشکلات مالی یا استرس زیاد می تواند باعث اختلال افسردگی مداوم در برخی از افراد شود.
تشخیص اختلال شخصیت افسرده خویی
1- فرد در اکثر اوقات روز و در اکثر روزها دارای خلق افسرده است که یا خودش بیان میکند که این خلق را دارد و یا این حالت را دیگران مشاهده میکنند و برای حداقل دو سال در این حالت است.
نکته: در کودکان و نوجوانان در برخی موارد خلق تحریک پذیر است و مدّت زمان یکسال هم کافی است.
2- وقتی فرد افسرده است، حداقل دو علامت زیر را دارد:
• 1- کاهش اشتها یا پرخوری -2- بیخوابی یا پرخوابی -3- کاهش انرژی یا خستگی -4- افت اعتماد به نفس -5- تمرکز ضعیف یا قدرت تصمیم گیری پایین -6- احساس ناامیدی.
شرایط همزمان:
دیس تایمی اغلب با دیگر اختلالات روانی همزمان است. “افسردگی مضاعف” وقوع همزمان دوره های افسردگی اساسی به علاوه ی دیس تایمیا است.
پیشگیری اختلال شخصیت افسرده خویی
اگرچه هیچ روش روشنی برای جلوگیری از بروز دیس تایمیا وجود ندارد، یک سری پیشنهادها وجود دارد. از آنجائیکه
دیس تایمیا اغلب در کودکی اتفاق میافتاد، مهم است تا کودکانی را که ممکن است در خطر ریسک هستند شناسایی کنیم. ممکن است کار با کودکان برای کمک به کنترل استرس شان، افزایش انعطاف پذیری، افزایش اعتماد به نفس، و فراهم کردن شبکه ی حمایت اجتماعی سودمند باشد. این روش ها ممکن است در قطع یا تأخیر در علائم دیس تایمی مفید باشد.
درمان اختلال شخصیت افسرده خویی
در گذشته بیماران دچار اختلال دیس تایمی را یا درمان نمیکردند یا تحت رواندرمانی دراز مدت مبتنی بر بینش قرار میدادند. امّا امروزه از اطلاعات فعلی عینی ترین تأیید درمان به نفع شناخت درمانی، رفتار درمانی و دارودرمانی به دست میآید. ترکیب داروهای ضدّافسردگی با شناخت درمانی یا رفتار درمانی شاید مؤثرترین درمان برای این اختلال باشد.
بهترین درمان ترکیبی از روان درمانی و دارو است. رویکرد درمانی که متخصص شما توصیه می کند به عواملی مانند موارد زیر بستگی دارد:
شدت علائم شما – تمایل شما برای رسیدگی به مسائل عاطفی یا موقعیتی که زندگی شما را تحت تأثیر قرار می دهد -ترجیحات شخصی شما – روشهای درمانی قبلی استفاده شده – توانایی شما در تحمل داروها – سایر مشکلات عاطفی که ممکن است داشته باشید.
روان درمانی اختلال شخصیت افسرده خویی
روان درمانی به فرد در ایجاد مهارتهای مقابله ای مناسب برای مقابله با استرس های روزمره و به چالش کشیدن باورهای غلط در مورد خود کمک می کند. روان درمانی همچنین می تواند به فرد در استفاده صحیح دستورات دارویی و عادات سبک زندگی سالم کمک کند. همچنین به بیمار و خانواده او در بهتر شناختن این اختلال کمک می کند.
رفتار درمانی شناختی می تواند در درمان اختلال افسرده کمک کننده باشد. این درمان می تواند الگوهای فکری نادرست و انتقاد آمیز فرد را نسبت به خودش اصلاح کند.
درمان روان پویشی و بین فردی نیز می تواند به فرد کمک کند تا تعارضات موجود در روابط خود را بهبود بخشد.
همچنین گروه درمانی و خانواده درمانی هم می تواند در درمان این اختلال موثر باشد.
دارو درمانی اختلال شخصیت افسرده خویی
درمان دارویی اختلال افسرده خویی با مهارکننده های باز جذب سروتونین و مهارکننده های جذب مجدد سروتونین-نوراپی نفرین انجام می شود. هر چند اضطراب و سایر علائم ممکن است در مراحل اولیه درمان افزایش یابند، ولی این روند معمولاً بعد از مدتی فروکش می کند.
بهترین زمان برای تأثیر داروها بین سه الی چهار هفته است. برای جلوگیری از عوارض ناخواسته داروها ، باید بصورت مرتب با درمانگرتان در ارتباط باشید و بلافاصله هرگونه تغییر نگران کننده را به درمانگرتان اطلاع دهید.