اختلال شخصیت اسکیزوتایپال

اختلال شخصیت اسکیزوتایپال

اختلال شخصیت اسکیزوتایپال (انگلیسی(STPD) Schizotypal personality disorder): نوعی اختلال شخصیت است که با ویژگی‌هایی همچون بدگمانی، ترس اجتماعی، علاقه به انزوای اجتماعی، تفکر جادویی، عقاید منحصر به فرد، خطاهای ادراکی و مسخ واقعیت مشخص می‌شود. این اختلال شخصیت می‌تواند به بنیادگرایی مذهبی نیز منتهی شود که شخص درگیر احساسات و نقش پیامبرگونه می‌شود و خود را دارای قدرت ویژه‌ای می‌بیند.

مهم‌ترین و اولین نشانه‌ای که در بیماران اسکیزوتایپال وجود دارد، باورهای عجیب و خرافی در آن‌هاست. در واقع این بیماران به مواردی اعتقاد دارند که اگر یک فرد عادی آن‌ها را بشنود، با هیچ منطقی قادر به پذیرفتن آن نیست. برای مثال ممکن است این افراد در برخورد با وقوع بلایای طبیعی مثل سیل یا زلزله اینطور بگویند که چون من قصد سفر به آنجا را داشتم این اتفاق رخ داده است! یا برخی از آن‌ها فکر می‌کنند که شخص خاصی هستند و توانایی ویژه‌ای دارند.

علّت اختلال شخصیت اسکیزوتایپال

بسیاری از افراد درباره علل اختلال شخصیت اسکیزوتایپال سوال می‌کنند و به دنبال ریشه و علما بروز این اختلال هستند. پیش از آنکه درباره علت اختلال اسکیزوتایپال حرف بزنیم، بهتر است به این نکته اشاره کنیم که تشخیض یک اختلال و سبب‌شناسی آن تنها توسط یک درمانگر کارآزموده و با تجربه و در جلسات درمان و مشاوره قابل انجام است. بنابراین هر کسی قادر به تشخیص اختلال یا بیماری در دیگران نیست. اختلال اسکیزوتایپال از آن دسته اختلالات روانشناسی است که که هنوز هیچ علت قطعی و مشخصی برای آن کشف نشده است. اما بیشترین احتمال را برای علت ایجاد اسکیزوتایپال، ژنتیک افراد می‌دانند. تحقیقات نشان می‌دهد افرادی که بستگان خونی و بیلوژیکی آن‌ها به این اختلال شخصیت مبتلا بوده‌اند، بیش از دیگران احتمال ابتلا به این بیماری روانشناختی را دارند.

تشخیص اختلال شخصیت اسکیزوتایپال

اختلال شخصیت اسکیزوتایپی را بر اساس تفکر، رفتار و ظاهر منحصر به فرد بیمار تشخیص می‌دهند. گرفتن تاریخچه ممکن است دشوار باشد، چون ارتباط و مکالمه بیمار، غیرمعمول است.

ملاک‌های تشخیص DSM-IV-TR در مورد اختلال شخصیت اسکیزوتایپال

نواقصی در روابط اجتماعی و بین فردی که مشخصه آن، بروز رنج و مشقتی حاد در روابط صمیمانه و کاهش قابلیت داشتن این روابط و نیز تحریفات شناختی یا ادراکی و نیز نامتعارف بودن رفتار است، به‌طوری‌که این الگوی نافذ و فراگیر از اوایل بزرگسالی شروع شده باشد و در زمینه‌های مختلف به چشم آید، که علامت آن وجود لااقل پنج تا از موارد زیر است:
1- افکار انتساب به خود؛ نه هذیان‌های انتساب به خود.
2- اعتقادات عجیب یا افکار جادویی که بر رفتار اثر بگذارند و با هنجارهای برآمده از خرده فرهنگِ فرد همخوانی نداشته باشند (مثل خرافاتی بودن، اعتقاد به غیب بینی، دور آگاهی (تله پاتی)، یا «حس ششم»؛ در کودکان و نوجوانان به صورت تخیلات یا اشتغالات ذهنی غریب.
3- تجارت غیرمعمول ادراکی، از جمله خطاهای ادراکی جسمی.
4- تفکر و تکلمی عجیب (مثلاً مبهم، حاشیه پردازانه، استعاره‌ای، با شرح و تفصیل مفرط، یا قالبی).
5- شکاکیت یا فکر بدگمانانه.
6- حالت عاطفی نابجا یا محدود.
7- رفتار یا وضع ظاهری عجیب، نامتعارف، یا مخصوص به خود.
8- فقدان دوستان صمیمی یا مورد اطمینان، به جز بستگان درجه اول.
9- اضطراب مفرط در میان جمع به‌طوری‌که با آشنا شدن هم کاهش نیابد؛ این اضطراب بیشتر به ترس توأم با بدگمانی فرد مرتبط است نه به قضاوت منفی در مورد خودش.

خصایص بالینی اختلال شخصیت اسکیزوتایپال

در اختلال شخصیت اسکیزوتایپی، تفکر و نحوه ارتباط برقرار کردن، مختل شده‌است. بیماران اسکیزوتایپی گرچه اختلال فکر واضحی ندارند، امّا تکلمشان متمایز یا ویژه است، ممکن است معنایش را فقط خودشان بفهمند، و اغلب نیازمند تفسیر است. بیماران مبتلا به اختلال شخصیت اسکیزوتایپی نیز مثل بیمار مبتلا به اسکیزوفرنی ممکن است از احساسات خود باخبر نباشند؛ اما به کشف احساسات دیگران به ویژه حالات عاطفی منفی مثل خشم، بسیار حساس‌اند. آن‌ها ممکن است افکاری خرافی داشته باشند یا مدعی غیب بینی و داشتن سایر قدرت‌های فکری و بصیرت‌های ویژه باشند. جهان درونی آن‌ها ممکن است پر از ترس‌ها و تخیلات کودکانه و نیز رابطه با افرادی خیالی و تصوری باشد که آن‌ها را به وضوح می‌بینند. ممکن است اعتراف کنند که خطای ادراک یا درشت بینی (ماکروپسی) دارند و افراد را مثل آدم‌های چوبی یا چیزی شبیه آن می‌بیند.
آن‌ها روابط بین فردی مخدوشی دارند و ممکن است اعمال نامناسبی از آن‌ها سر بزند. در نتیجه، آدم‌هایی منزوی اند و دوستی ندارند یا بسیار کم دارند. این گونه بیماران ممکن است برخی از خصایص اختلال شخصیت مرزی را هم از خود نشان دهند و در واقع می‌شود این دو تشخیص را هم‌زمان نیز در کسی مطرح کرد. بیماران دچار اختلال شخصیت اسکیزوتایپی اگر تحت فشار روانی واقع شوند، ممکن است از حال عادی خارج شوند و علایم روان‌پریشی پیدا کنند، اما مدت این علایم معمولاً کوتاه است. در حالات شدید، بی لذتی و افسردگی شدید هم ممکن است وجود داشته باشد.

درمان اختلال شخصیت اسکیزوتایپال

پس از تشخیص این اختلال، گام بعدی یافتن بهترین راه درمان متناسب با وضعیت فرد است. معمولاً ترکیبی از درمان‌های دارویی، روان‌درمانی، گفتاردرمانی و … به مراجع پیشنهاد می‌شود. در کنار این درمان‌ها، مراجع آموزش مهارت‌های اجتماعی را نیز دریافت می‌کند و به این ترتیب با قرار گرفتن در موقعیت‌های اجتماعی، راحت‌تر شرایط را کنترل خواهد کرد.
درمان اختلال شخصیت اسکیزوتایپال از راه‌های گوناگونی صورت می‌گیرد که فقط توسط روان درمانگر و روانپزشک متخصص قابل انجام است. برای درمان اختلالات شخصیتی و مشکلات روانشناختی بهتر است در ابتدا به دنبال یک مرکز معتبر، با نام و نشانی مشخص بگیردید و پیش از هر اقدامی، پیشینه آن را به دقت بررسی کنید.

درمان اسکیزوتایپال به کمک دو روش روان درمانی و دارو درمانی در کنا هم اتفاق می‌افتد.

– روان‌درمانی: روان درمانی شیوه‌ای است که درمانگر از طریق جلسات مختلف مشاوره و گفت‌وگو با بیمار صحبت می‌کند. این جلسات کمک می‌کنند که درمانگر دید وسیع‌تری را از مسیر درمان و بهبودی بیمار پیدا کند و هر آنچه با نیاز مراجع همخوانی دارد به او ارائه دهد.
– دارو درمانی: اختلالات روانی حاد علاوه‌بر روان درمانی و صحبت با یک مشاور و روانشناس متخصص، نیازمند دارو درمانی هم هست. در واقع بسیاری از علائم خطرناک و شدید بیماری، به کمک برخی داروهای روانپزشکی قابل بهبود هستند و به تدریج کاهش می‌یابد. در رابطه با دارو درمانی باید به این نکته توجه کنید که هر نوع دارویی، به‌ویژه داروهای مصرفی در روانپزشکی، نیاز به تشخیص، تایید و تجویز روانپزشک متخصص دارد.

بنابراین به هیچ عنوان داروهای روانشناختی را به صورت خودسرانه مصرف یا قطع نکنید. چراکه می‌تواند عواقب جبران‌ناپذیر جسمی و روحی را به دنبال داشته باشد. مهمترین نکته در مصرف داروها این است که کامل سر وقت و به شکل منظم، در اندازه و دوز مشخصی که روانپزشک آن را بیان کرده بخورید.
داروهای ضدّ روان پریشی برای مقابله با افکار انتساب به خود، خطاهای ادراکی، و دیگر علایم این اختلال ممکن است مفید باشد و می‌توان آن‌ها را در ترکیب با روان‌درمانی به کار برد. اگر مؤلفه‌ای از افسردگی در شخصیت دیده شود، ضدّافسردگی‌ها را نیز می‌توان به کار برد.

ارسال نظر درباره این وبلاگ