اختلال شخصیت بدگمان یا پارانوئید (به انگلیسی Paranoid personality disorder) یا بهطور خلاصه(PPD)، شکاکیت و بیاعتمادی دیرپا به همه افراد است. مسئولیت این احساسات از نظر آنها نه به عهده خود آنها، که بر دوش دیگران است. این بیماران اغلب متخاصم، تحریک پذیر و خشمگیناند. افراد متعصب و جزم اندیش، کسانی که مدارکی دال بر تخلف دیگران از قانون جمع میکنند، افرادی که به همسر خود سوءظن دارند و اشخاص بدعنقی که اهل دعوا و مرافعه اند، اغلب دچار اختلال شخصیت پارانوئید هستند. از آنجایی که تنها اندیشههای شخص پارانوید تحت تأثیر این بیماری قرار میگیرند،
فرد مبتلا به این اختلال معمولاً میتواند زندگی روزمره خود را پیش ببرد، امّا زندگی آنها ممکن است محدود و منزوی باشد. در صورتی که فرد بیمار علاقه ای به درمان شدن ندارد یا با رفتارش شمارا مورد آزار و اذیت قرار میدهد از او تا حد ممکن دور شوید یا رابطه خود را با او قطع کنید تا روح و روان شما را نابود نکند.
تشخیص اختلال شخصیت پارانوئید
بیماران دچار اختلال شخصیت پارانوئید ممکن است در حین معاینه روانپزشکی، رسمی به نظر برسند و از اینکه آنها را مجبور کردهاند که از روانپزشک کمک بگیرند، ناراحت باشند.
تنش عضلانی، ناتوانی از آسوده بودن و منبسط کردن عضلات خود، و نیاز به کاویدن محیط برای یافتن سرنخهایی در آن، ممکن است در این بیماران دیده شود. حالت عاطفی بیمار اغلب جدی و غیر مطایبه آمیز است. برخی از پیش فرضهای آنها در بحثها و جدالهایشان ممکن است غلط باشد، امّا تکلمشان منطقی و متضمن مقصود است. در محتوای فکر آنها شواهدی از فرافکنی، پیشداوری و گاه افکار انتساب به خود دیده میشود.
ملاکهای DSM-IV-TR در مورد اختلال شخصیت پارانوئید
بیاعتمادی و شکاکیتی نافذ و فراگیر نسبت به دیگران بهطوریکه انگیزههای افراد را شرارت آمیز تلقی کند. این حالت باید از اوایل بزرگسالی شروع شده باشد و در زمینههای مختلف به چشم بخورد، که علامتاش وجود حداقل چهار تا از موارد زیر است:
بدون دلیل کافی، شک داشته باشد که دیگران دارند آن را استثمار میکنند، به وی ضرر میرسانند، یا سرش کلاه میگذارند.
آن ها فقط شک و تردید های خاص خودشان را قبول دارند و به هیچ وجه با دلیل و منطق نمیتوان آن ها را راضی نمود و همیشه با عقل و منطق در ستیز هستند.
مشغولیت دائم ذهنیش شکی اثبات نشده در مورد وفاداری یا قابل اعتماد بودن دوستان و اطرافیانش باشد.
به دلیل ترسی ناموجه از اینکه اطلاعاتی را به دیگران میدهد مغرضانه ضدّ خودش بکار ببرند، از اطمینان کردن به دیگران اکراه داشته باشد.
در پس اظهار نظرهای بیغرضانه یا اتفاقهای بیخطر، معانی تحقیرکننده یا تهدیدکننده پنهانی بیابد.
همیشه دلخور و ناخشنود باشد، یعنی اگر کسی توهین کرده باشد، صدمهای رسانده باشد، یا بیاحترامیکرده باشد هیچ وقت او را نبخشد.
با کوچکترین چیزی احساس کند به شخصیت یا اعتبارش لطمه وارد شدهاست، حال آنکه دیگران چنین معنایی را در آن چیزها بهطور آشکار نیابند؛ فوراً واکنشی خشمگینانه نشان دهد یا به مقابله بپردازد.
مکرراً و بدون هیچ دلیل به وفاداری همسرش شک کند.
اکثر اوقات احساس میکند توسط اشخاصی تحت نظر است، مانند اینکه تحت تعقیب است یا تلفن او شنود میشود.
خصایص بالینی اختلال شخصیت پارانوئید
خصیصه بنیادین اختلال شخصیت پارانوئید، شکاکیت و بیاعتمادی به دیگران است که تظاهرات آن به صورت تمایلی است نافذ و ناموجه برای تفسیر اعمال دیگران به اعمالی که گویا به قصد تحقیر یا تهدید بیمار انجام شدهاست. این تمایل در اوایل بزرگسالی شروع میشود و در زمینههای مختلفی نمایان میگردد. افراد مبتلا به این اختلال تقریباً همیشه منتظر آناند که دیگران به طریقی آنها را استثمار کنند یا به آنها ضرر برسانند.
آنها در بسیاری از اوقات بی هیچ توجیهی، در وفاداری یا صداقت دوستان و همکاران خود تردید میکنند. اغلب حسادت مرضی دارند و در وفاداری همسر خود بیدلیل شک میکنند. اینگونه بیماران در واقع احساسات خودشان را برون سازی میکنند و دفاع مورد استفاده آنها فرافکنی است، یعنی تکانهها و افکاری را که خود دارند و برایشان غیرقابل قبول است، به دیگران نسبت میدهند. افکار انتساب به خود و خطاهای ادراکیای که قابل دفاع منطقی است، در این بیماران شایع است. بیماران مبتلا به این اختلال، حالت عاطفی محدودی دارند و به نظر میرسد فاقد هرگونه احساس و هیجانی باشند. آنها از اینکه مستدل و عینی میاندیشند، به خود میبالند، حال آنکه چنین نیست. اینها آدمهای گرمی نیستند و قدرت و منزلت افراد آنها را تحت تأثیر قرار میدهد و به آن دقیقاً توجه دارند و اگر کسی را ضعیف و بیمار بیابند، یا ببینند که اختلال یا نقصی در وضع و حالش وجود دارد، به وی با دیده تحقیر مینگرند.
افراد مبتلا به اختلال شخصیت پارانوئید ممکن است در موقعیتهای اجتماعی، آدمهایی فعال و کارا به نظر برسند، حال آنکه اغلب دیگران را فقط میترسانند یا افراد را به جان هم میاندازند. اگر حس احتمال و فرضیه مخفی که داخل فرد مشاهده شود.
درمان اختلال شخصیت پارانوئید
رواندرمانی: درمان انتخابی، روان درمانی است. درمانگر در تمام برخوردهایی که با این گونه بیماران دارد، باید کاملاً صریح و روراست باشد. اگر به دلیل تناقض یا اشتباهی _مثلاً دیر کردن در جلسه رواندرمانی_ قصوری متوجه درمانگر شد، بهتر است صادقانه عذرخواهی کند، نه که در دفاع از خود به توجیه بپردازد. درمانگر باید همواره به خاطر داشته باشد که اعتماد و تحمل روابط صمیمانه برای بیماران مبتلا به این اختلال مشکل است؛ لذا در رواندرمانی فردی، درمانگر باید رفتاری جدی در پیش بگیرد و زیادی با بیمار گرم نگیرد.
اگر بالینگر به خاطر اشتیاق مفرطی که خود دارد، از تفسیر _به ویژه در مورد احساس وابستگی شدید بیمار، مسائل جنسیش و آرزویش برای داشتن روابط صمیمانه_ بیش از حد استفاده کند، بیاعتمادی او را به نحو چشمگیری افزایش خواهد داد. بیماران پارانوئید معمولاً در گروه درمانی خوب عمل نمیکنند، با این حال رواندرمانی گروهی برای ارتقای مهارتهای اجتماعی و کاهش شکاکیت آنها از طریق ایفای نقش میتواند مفید باشد. بسیاری از این بیماران رفتاردرمانی را هم که برای پرورش مهارتهای اجتماعی به کار میرود، ممکن است مزاحم و مداخله گر بیابند و تحمل نکنند.
گاه رفتار بیماران مبتلا به اختلال شخصیت پارانوئید به قدری خطرناک و تهدیدکننده است که لازم میشود درمانگر آن را مهار کند یا محدودیتهایی برایش وضع کند. با تهمت زدنهای هذیانی بیمار باید واقع بینانه، اما آرام و به نحوی غیر تحقیر آمیز برخورد کرد. بیماران پارانوئید اگر در مقابل کسی که میخواهد به آنها کمک کند، ضعیف و درمانده باشند، عمیقاً وحشت زده میشوند، لذا درمانگر هیچ وقت نباید کاری کند که بیمار خیال کند او میخواهد بر وی مسلط شود، مگر آنکه هر دو طرف بر سر آن به توافق رسیده باشند و قادر به انجام آن باشند.
دارودرمانی: برای مقابله با سراسیمگی و اضطراب این بیماران، دارودرمانی مفید است. در اکثر موارد داروی ضداضطرابی مثل دیازپام کافی است. اما گاه از آنتی کانوالسانتها به مقدار کم و به مدتی کوتاه استفاده شود تا سراسیمگی شدید یا افکار نیمه هذیانی آنها قابل تدبیر باشد. معمولاً در درمان دارویی موفقیت چمشگیری مشاهده شدهاست.