اختلال شخصیت دیگرآزار – سادیسم

سادومازوخیسم یا آزارگری و آزارخواهی (به انگلیسی:Sadomasochism) عبارت است از دو نقطه مقابل انحراف سادیسم و مازوخیسم، آزار یا تحقیر دیگران و بی‌احترامی به آن‌ها، یا آزار دیدن یا مورد بی‌احترامی و تحقیر دیگران قرار گرفتن که سبب ارضای روانی می‌شود. این نابِهنجاری، به تعاملاتی گفته می‌شود که در آن، یک شخص، با آزار دادن فرد دیگری که از درد کشیدن و تحقیر شدن لذت می‌برد، ارضا می‌شود.

انواع اختلال شخصیت دیگرآزار(سادیسم)

طبق دسته‌بندی تئودور میلون چند نوع اختلال شخصیت دیگرآزار وجود دارد که هر فرد مبتلا به این اختلال ممکن است یک یا چندتا از این انواع را در خود داشته باشد. توجه داشته باشید که این امکان نیز وجود دارد که فرد مبتلا هیچ یک از این انواع را از خود بروز ندهد.

  • دیگر آزاری ذهنی .(Mental Sadism)- دیگر آزاری سمبولیک. (Symbolic Sadism)- دیگر آزاری واقعی. (Real Sadism)
  • سادیسم: سادیسم عبارت است از علاقه به آزار دادن دیگران به صورت جسمی، روانی و جنسی، به گونه ای که این آزار رساندن، موجب لذّت و آرامش فرد آزاررسان شود. این افراد از تحقیر و تمسخر و آزار روحی یا جسمی یا جنسی افراد به خصوص در حضور دیگران لذّت زیادی می‌برند و گاهی رفتارهای پرخاشگرانه یا در شکل حاد آن جنایتکارانه از خود بروز می‌دهند.
  • سادیسم قانونی: اینگونه افراد معمولاً در رده شغلی و موقعیت اجتماعی در جایگاهی هستند که مسئولیت کنترل و نظارت بر رفتار دیگران را بر عهده دارند اما همیشه پا را فراتر گذاشته و تنبیه افراد با اشتباه آنها مطابقت ندارد و بیشتر از آنچه باید به دیگران فشار وارد می کنند و البته که از این رفتار خود لذت میبرند.
  • سادیسم انفجاری: افرادی که دچار چنین اختلالی هستند بخاطر کمبودهای خود به دیگران آزار می رسانند. این افراد با رفتارهای پرخاشگرانه و تحقیر آمیز دیگران را مقصر دانسته و عامل بدبختی خود می دانند.
  • سادیسم استبدادی: افرادی که درگیر این اختلال هستند رفتاری بی رحمانه نسبت به انواع دیگر با دیگران دارد. افراد سادیسم استبدادی از شکنجه دیگران چه به صورت جسمی و چه رفتاری بسیار لذت می برند. این افراد از هراسان کردن دیگران خشنود می شوند و از اینکه دیگران را وادار به کاری کنند که از آن متنفرند، لذت وافری می برند.
  • سادیسم ترسو: افرادی که دچار سادیسم ترسو هستند کمتر از انواع دیگر سادیسم باعث آزار دیگران می شوند زیرا در هر رفتاری کمی ترس هم در خودشان رخنه می کند از این رو با پیش بینی ریسک های احتمالی دست به آزار دیگران می زنند.

دلایل اختلال شخصیت دیگرآزار(سادیسم)

  • سادیسم یک بیماری غیرمعمول است و بنابراین علل خاصی را نمی‌توان برای آن برشمرد. مسائل حل نشده مربوط به دوران کودکی یا بدرفتاری‌های شدید در حق کودک می‌تواند اصلی‌ترین عامل پیدایش اختلال شخصیت دیگرآزار در افراد باشد. البته عوامل بیولوژیکی نیز بی تاثیر نیستند. احساس شدید عدم امنیت می‌تواند دلیل دیگر بروز اختلال سادیسم باشد. اگر فردی که بسیار به یک کودک نزدیک است به طور مداوم از او سواستفاده کند یا او را آزار دهد تاثیر روانی منفی بزرگی بر او می‌گذارد. کودک ممکن است در بزرگسالی به سادیسم مبتلا شود. با این حال دیده شده کودکانی که در خانواده‌ای خوب رشد کرده‌اند نیز علائم سادیسم را از خود نشان داده‌اند.
  • اضطراب مدرسه – مشکلات شکل و فرم بدن – فشار اجتماعی – تجربه‌های دشوار کودکی – علائم دیداری – دیدن نشانه‌های جسمی مانند هرگونه زخم، کبودی، جای سوختگی و کنده شدن قسمتی از موهای سر. این زخم‌ها بیشتر در قسمت سر، مچ دست‌ها، بازوها، ران و سینه دیده می‌شوند.

علائم تشخیصی رفتاری اختلال شخصیت دیگرآزار(سادیسم)

  • بر اساس راهنمای تشخیصی و آماری بیماری های روانی، بروز مکرر چهار مورد از موارد زیر از ابتدای بزرگسالی به بعد در تشخیص این اختلال ضروری است.
  • خشونت بی رحمانه بدنی به منظور تسلط در یک رابطه
  • تحقیر کردن کسی در حضور دیگران
  • تأدیب خشونت بار و نامعمول کسی که تحت فرمان است
  • لذت یا تفریح از آزار فیزیکی یا روانی دیگران
  • دروغ گفتن به منظور صدمه زدن یا آزار دادن دیگران (نه به سایر دلایل)
  • اجبار دیگران به انجام کاری با تهدید و ترساندن جدی آن ها
  • ایجاد محدودیت های شدید فردی برای نزدیکان
  • شیفتگی به خشونت
  • صدمه رساندن یا شکنجه دادن و مجذوب . مسحور اسلحه و ورزش های رزمی بودن

ویژگی‌ها اختلال شخصیت دیگرآزار(سادیسم)

توافق در مورد اینکه کدام یک مسلط و کدام یک مطیع باشند – آگاهی هر دو شریک جنسی از نقشی که بر عهده دارند -رضایت هر دو طرف – حال و هوای جنسی – آگاهی هر دو طرف از اینکه رفتارشان ماهیتی آزارگرانه-آزار طلبانه دارد.

درمان اختلال شخصیت دیگرآزار(سادیسم)

  • افراد سادیسمی افرادی هستند که همگان از دست کنایه ها، زخم زبان ها، کتک ها و آزار های روحی و جسمی آنها دائم در حال فرار هستند و زندگی و حتّی برخورد چندساعته با این افراد بسیار دشوار است. بنابراین این افراد در زندگی فردی، تحصیلی، خانوادگی، ازدواجی، کاری و هرکاری که در آن نیاز به ارتباط برقرار کردن با انسانها دارد دچار مشکل و شکست هستند. بنابراین دلیلی محکم تر از این موارد وجود ندارد که فرد سادیسمی که بیشتر به دلیل وجود مشکلات در زندگی خود به این بیماری دچار شده است خود را درمان نماید تا بتواند آینده ای روشن تر را در انتظار داشته باشد.
  • روانشناسان بر این باورند که تمام بیماری های روحی افراد با شرکت در جلسات مشاوره و دادن آگاهی های لازم به آنها قابل درمان است و با مصرف دارو در حالت شدید بودن بیماری این بیماری درمان می شود.
  • روان‌ درمانی تحلیلی و رفتاردرمانی تا حدودی موثر هستند. شرکت در گروه‌های خودیاری و همچنین خانواده درمانی، کاهش استرس‌های محیطی و دارو برای درمان به کار می‌رود.
  • رفتارهایی از قبیل بی‌ توجهی، گوشه‌ گیری و پایین بودن اعتماد به نفس در ایشان با چند ماه درمان، قابل تغییر هستند. شرکت در گروه‌ های خود یاری و همچنین خانواده درمانی نیز می‌ توانند موجب تغییر در رفتارهای فرد شوند.
  • کاهش استرس‌ های محیطی می ‌تواند موجب کاهش اضطراب یا افسردگی در مبتلایان شود.
  • داروها اثر محدودی دارند و در عین حال که می ‌توانند سوء مصرف شوند و یا در اقدام به خود کشی استفاده شوند، اضطراب و افسردگی ایجاد شده را درمان می‌ کنند.
  • افراد مبتلا به این نوع اختلال باید هرچه سریع تر برای اصلاح رفتار خود به مشاوره جهت درمان هرچه سریع تر اقدام کنند. برای بهبود کامل شخصیت سادیسمی، بیماران باید تحت درمان طولانی مدت قرار بگیرند. انطباق بیمار با درمان از اهمیت بالایی برخوردار است زیرا عدم همکاری در درمان و مشاوره می تواند مانع موفقیت آن شود.

ارسال نظر درباره این وبلاگ