اختلال شبه جسمی

اختلال شبه جسمی یا جسمانی شکل یا سوماتوفرم (به انگلیسی: Somatoform disorder، به نوعی از اختلالات اطلاق می‌شود که بیمار با علائم جسمی (به انگلیسیsomatic symptoms) به پزشک مراجعه می‌کند ولی در معاینه یا آزمایش‌ها مشکل جسمی مشاهده نمی‌شود. در این نوع بیماری ها پزشک علت مشکلات بیمار را نه جسمی بلکه روانی می‌داند. این اختلالات در ICD-10 و DSM-IV-TR تحت عنوان سوماتوفرم طبقه‌بندی می‌شوند.

اختلالات شبه جسمی شامل گروهی از اختلالات نوروتیک هستند که در آنها شکایات جسمی بدون یافته های عضوی قابل اثبات که بتواند شکایات را توجیه کند، یا بدون مکانیسم های فیزیولوژیک شناخته شده، که بتواند یافته ها را توجیه کند، وجود دارد. در اختلالات شبه جسمانی، علایم و نشانه‏ های یک بیماری در فرد ظاهر می‎شود یا اینکه فرد بر این باور است که یک بیماری دارد، در عین حال این‌گونه نیست. در واقع این بیماران برای برآوردن نیازهای روانی خود به صورت ناخودآگاه اقدام به بروز علایم بیماری می‌کنند. در این مقاله شما انواع اختلالات شبه جسمانی، اپیدمیولوژی، اتیولوژی، علائم و نشانه ها، تشخیص های افتراقی، درمان و پیش آگهی های آن ها را یاد خواهید گرفت.

ویژگی های بالینی اختلال شخصیت شبه جسمی

  • تهوع و استفراغ،اشکال در بلع،درد دست هاو پاها،تنگی نفس بدون رابطه با حرکت،اضطراب و افسردگی،اشتباه کردن مراحل زمانی،لباس پوشیدن نمایشی و….
  • پنج اختلال شبه جسمی خاص شناخته شده است:
  • ۱- اختلال جسمانی کردن که وجه مشخصه آن شکایات جسمانی متعددی است که با دستگاه های عضوی مختلفی مرتبط هستند.
    ۲- اختلال تبدیلی که با یک یا دو شکایت عصبی مشخص می شود.
  • ۳- خود بیمارانگاری که بیشتر با باور بیماران به داشتن بیماری خاصی مشخص می شود تا تمرکز روی علایم.
  • ۴- اختلال بدریختی بدن، باور غلط یا مبالغه آمیزی است مبنی بر ناقص بودن بخشی از بدن.
  • ۵- اختلال درد، عبارتست از نشانه هایی از درد که به طور کامل با عوامل روانی مرتبط هستند یا بر اثر این عوامل تشدید می شوند.

منشأ اختلال شبه جسمی

  • اختلالات شبه جسمی منشأ روانی دارد و به خاطر وجود برخی از فشارهای روانی، افراد درگیر به این اختلال دچار مشکلات جسمی می‌شوند و به نوعی دردهای موضعی یا فلج‌های موضعی را شامل می‌شود که هیچ منشأ جسمی و بیرونی برای این بیماری نمی‌توان در نظر گرفت.
  • اصطلاح شبه جسمی یا سوماتوفرم از کلمه سوما به معنی بدن گرفته شده؛ اختلالات شبه جسمی گروه وسیعی از بیماری‌هایی است که نشانه‌ها و علائم جسمی مؤلفه‌های آن را تشکیل می‌دهد. این اختلال‌ها در برگیرنده تعاملات بسیار پیچیده‌ای میان ذهن و بدن است و مغز از راه‌هایی که هنوز به خوبی مشخص و شناخته نشده پیام‌های مختلفی را ارسال می‌کند که بر آگاهی فرد تأثیر می‌گذارد و از وجود مشکلی جدی در بدن خبر می‌دهد.
  • به علاوه مکانیسم‌های ناشناخته روانی یا مغزی هم وجود دارد که تغییرات جزئی یا غیرقابل شناسایی در شیمی مغز، فیزیولوژی عصبی و ایمنی‌شناسی عصبی ایجاد می‌کند و گاهی نیز ممکن است باعث ایجاد بیماری شود، در واقع معاینات جسمی و بررسی‌های آزمایشگاهی هیچ کدام نمی‌تواند داده‌های قابل ملاحظه‌ای برای اثبات شکایات بیمار فراهم کند، هر چند که با وجود این مسئله علائم بیماری وجود دارد و جدی است.

ملاک‌های تشخیصی اختلال شخصیت شبه جسمی

  • ملاک‌های تشخیصی اختلال جسمانی‌سازی سابقه شکایت‌های جسمی متعدد است که حتماً باید قبل از ۳۰ سالگی شروع شده باشد و چندین سال ادامه یابد و منجر به درمان و یا اختلال قابل ملاحظه در عملکردهای اجتماعی، شغلی و دیگر زمینه‌های مهم شود، البته وجود هر یک از این ملاک‌ها نیز الزامی است و هر یک از علائم در هر دوره سیر اختلال را نشان می‌دهد و این علائم شامل چهار علامت درد، سابقه درد مربوط به حداقل چهار محل مانند سر، شکم، مفاصل، اندام‌های انتهایی، سینه، راست‌روده و … باشد.
  • البته دو علامت گوارشی نیز وجود دارد و سابقه حداقل دو علامت گوارشی غیر از درد مانند تهوع، نفخ، استفراغ خارج از دوران حاملگی، اسهال یا عدم تحمل چندین نوع غذای مختلف است. همچنین یک علامت شبه عصبی، سابقه حداقل یک علامت که محدود به درد نباشد و یک عارضه عصبی را تداعی کند و علائمی مانند اختلال هماهنگی، ضعف موضعی، اشکال در بلع یا احساس لقمه در گلو، خفگی صدا، احتباس ادراری، توهمات، فقدان حس لامسه، حس درد، کوری، کری، تشنج و علائم تجزیه‌ای از جمله فراموشی و فقدان هوشیاری به غیر از حالت غش و از حال رفتن هم ملاک‌های تشخیصی اختلال جسمانی‌سازی است، اما این علامت‌ها نباید از مصرف مواد یا داروها نشأت گرفته باشد و باید به صورت خودبه‌خود ایجاد شود.
  • درمان اختلال شخصیت شبه جسمی:
  • درمان بیماران مبتلا به اختلال جسمانی کردن وقتی بهتر انجام می شود که یک پزشک مسئول مراقبت های اولیه بیمار باشد. وقتی بیش از یک پزشک درگیر درمان باشد، بیمار فرصت بیشتری برای ابراز شکایت های جسمی دارد. روان درمانی، هم فردی و هم گروهی، در درمان این اختلال به کار می رود. در جریان روان درمانی به بیمار کمک می شود تا با نشانه هایش کنار بیاید، هیجانات پنهان خود را ابراز کند و راهبردهای دیگری برای ابراز احساساتش پیدا کند.در صـورت همـراه بـودن
    بیماری های اضطـراب و افسردگی ، درمـان منـاسب ( دارو درمانی و روان درمانی ) استفاده می شود .
  • بیماری می تواند در زندگی معمولی، حفظ شغل و نیز سلامت فرد اختلال ایجاد کند. گاهی بیمار کاملا خانه نشین می شود، چون معتقد است به خاطر نقص خیالی مورد تمسخر دیگران قرار می گیرد. اقدام به خودکشی در یک‌پنجم موارد دیده می شود. لذا درمان این افراد حائز اهمیت است. در درمان، از دارو و جلسات رواندرمانی استفاده می شود.
  • هیپنوتیزم، داروهای ضدّاضطراب و تمرینات آرامش رفتاری و تمدد عضلانی در برخی موارد مؤثرند. رویکردهای روان پویشی مشتملند بر، روانکاوی و روان درمانی بینش گرا که در آنها بیمار به جستجوی تعارضات درون روانی خود و نمادگری نشانه های اختلال تبدیلی می پردازد.
  • بیماران مبتلا به اختلال علایم جسمی معمولا نسبت به درمان روانپزشکی مقاومت می‌کنند، گرچه برخی از آنها درمان روان پزشکی را به شرطی می پذیرند که در بخش غیر روانپزشکی و با تمرکز بر کاهش استرس و آموزش مدارا با بیماری مزمن به عمل آید. در مورد اینگونه بیماران روان درمانی گروهی غالبا سودمند است که تا حدودی دلیل آن این است که این نوع درمان، تعامل و حمایتی اجتماعی فراهم می‌کند که به نظر می‌رسد اضطراب شان را کاهش می‌دهد.
  • سایر شکل های روان درمانی، نظیر روان درمانی فردی بینش گرا، رفتار درمانی، شناخت درمانی، و هیپنوتیزم نیز ممکن است مفید باشند.
  • معاینات جسمی مکرر، منظم و برنامه ریزی شده به بیمار این اطمینان را می دهد که پزشک او را رها نکرده است و شکایت وی را جدی گرفته است. با این حال روش های درمانی و تشخیصی تهاجمی فقط وقتی باید به کار گرفته شوند که شواهد عینی انجام آنها را ایجاب کند. در صورت امکان باید از درمان یافته های مشکوک تصادفی در معاینه جسمانی خودداری کنند.
  • دارو درمانی فقط وقتی علایم اختلال جسمی را تخفیف می‌دهد که بیمار یک اختلال زمینه‌ی حساس به دارو نظیر اختلال اضطرابی یا اختلال افسردگی داشته باشد.
  • وقتی اختلال علایم جسمی ثانویه به یک اختلال روانشناختی اولیه دیگر است این اختلال را باید به نحو مناسب درمان نمود.
  • وقتی اختلال یک واکنش موقعیتی گذراست بالینگر باید به بیمار کمک کند بدون تقویت رفتار بیماری و بدون استفاده از نقش بیمار برای حل مشکلات خود با استرس کنار آید.

ارسال نظر درباره این وبلاگ